غمي جانكاه ، جامعه
زنان شهر نراق را فرا گرفت
دو سال قبل كه سلحشوران
شهر نراق فعاليت خود را آغاز كرد تصميم گرفت از جامعه انبوه زنان شهر نراق كه در هشت
سال دفاع مقدس همپاي رزمندگان اسلام فعاليت داشته اند گزارشي تهيه شود .

به هر فردي
مراجعه شد اشاره كردند ، خانم بزرگواري به نام بتول حمزه اي همه اوضاع و داستان را
مي داند . با هماهنگي قبلي به همراه دوسه نفر از پيشكسوتان جنگ خدمت ايشان رسيديم و
او شروع كرد به بيان ناگفته هايي كه سي سال در سينه حبس كرده بود :
اولين روز آبان
1359 كه رژيم بعث عراق تهاجم ناجوانمردانه اي را برعليه حكومت نوپاي جمهوري اسلامي
ايران روا داشت تصميم گرفتم كه در سرحدات به كمك مرزداران بپيوندم .

مرحومه بتول حمزه ای
لكن شرايط نراق
و محيط خانوادگي و از همه مهمتر عدم نياز نيروي زنان در خطوط جبهه باعث شد در پشت جبهه
به ياري فرزندان ايران زمين بشتابم.
اولين امام جمعه شهر
نراق حجت الاسلام سيد محمد باقر موسوي فرزند سيد هادي كمك بي شائبه اي نمود و به همراه
مردان آزاديخواه و هميشه در صحنه نراق « ستاد پشتيباني جنگ » را در حسينيه مقابل مسجد
جامع راه اندازي نمودند .

دي ماه 1359
در شبي سرد از شبهاي بلند زمستاني كه باران رحمت خداوند مي باريد دو يا سه دستگاه اتوبوس
در ميدان نراق متوقف و عده اي از زنان و مردان و كودكان از آن پياده و به حسينيه نراق
هدايت شدند.
اين عده كه بعدا نام
جنگ زدگان را به يدك كشيدند ، خانواده هايي بودند كه هر كدام وضعيت مناسبي در معيشت
زندگي داشتند وليكن در اثر بمباران شهرها از جمله اهواز و دزفول به مردم نراق پناه
آورده و در واقع ميهمان شدند .

خانم بتول حمزه اي
در ادامه صحبتهايش افزود :
مردم نراق به منازلشان
رفتند و چراغ والور ، پتو ، زيرانداز و مواد خوراكي هايشان را به حسينيه آوردند و در
غم جنگ زدگان شريك شدند كه اين همدردي به رابطه دوستانه با آنها منتهي شد تا بدانجا
كه بين آنها نيز وصلت صورت گرفته است
.
حجت الاسلام موسوي
از طريق مردم نراق و كمك هاي ويژه اي كه از قم و دليجان دريافت مكرد ، پشتيباني لازم
را از جنگ زدگان به عمل آورد .

جامعه زنان نيز مثل
يك گروه منسجم جانانه وارد فعاليت شده بودند . در حسينيه دار قالي برپاشد و علاوه بر
آموزش به زنان و دختران جنگ زده ، سالي يك تخته فرش بافته مي شد و پس از فروش پولش
را براي سلحشوران در جبهه هاي جنگ مي فرستادند
.

جمعی از زنان غیور شهر نراق در ستاد پشتیبانی جنگ
تقريبا هر روز چند
نفر از دختران و زنان نراق با عشق و علاقه مي نشستند و قالي را مي بافتند تا در دفاع
مقدس سهمي داشته باشند .
دبه هاي پر از ماست كه توسط مردم هديه داده مي شد را داخل كيسه هاي
مخصوص خالي مي كرديم و به قول نراقي ها ماست سفت
يا همان ماست چكيده قسمتي از جبهه ها را تامين ميكرديم . حتي آب اضافي از كيسه
هاي ماست را جمع آوري و قره قوروت خوشمزه درست كرده و براي آشپزخانه هاي ايجاد شده
در جبهه ها مي فرستاديم .

خلاصه شور بود و عشق
و صفا. با هر فرمان پير و
مرادمان حضرت امام خميني (ره) مبني بر پشتيباني از جنگ ، فعاليت هاي ما روتق بيشتري
مي گرفت .
خانم حمزه اي با اشاره
به نحوه جمع آوري كمك هاي مردمي به جبهه هاي حق عليه باطل در ستاد پشتيباني گفت :
در حسينيه اي كه اكنون به نام سيد الشهدا
مزين است چندين كيلو آجيل هاي مختلف روي هم انباشته شده بود . جوزغند ، يكي از سوغاتي
هاي اصيل شهر نراق كه در جبهه به بمب هسته اي مشهور بود را داخل پلاستيك هاي مخصوص
ريخته تا در جبهه رزمنده ها تناول كرده و قوتي به دست آورند
.

در همين شرايط عده
اي از زنان شال و كلاه و بلوز مي بافتند تا غيورمردان تن هايشان را با آنها گرم نگه
دارند . ديگر نوبت ساختن انواع ترشيجات بود ترشي ها را در شيشه هاي مخصوص مي ريختيم و به جبهه ارسال ميكرديم .

وي با حسرت به روزهاي
شيرين گذشته افزود :
هيچ روزي برايمان خالي از فعاليت نبود . قرائت قران و ادعيه هاي
مختلف ماندد كميل ، توسل و زيارت عاشورا نيز از بهترين و باشكوه ترين تجمعات زنان و
مردان در نراق بود كه در طول هفته برپا بود و براي سلامتي امام و رزمندگان دعا خوانده
مي شد .

غم انگيز ترين روز
هايي كه شاهد بوديم پرپر شدن جوانان نراقي بود كه بر روي دست مردم شهيد پرور شهرمان
تشييع و در گلزار شهدا به خاك سپرده مي شدند
.
دختران و زنان زيادي
در نراق در ساليان دفاع مقدس طلاهايشان را براي هزينه هاي جنگ تحميلي اهدا نمودند.
از مرداد ماه
1360 كه فعاليتهاي علني بسيجيان در ساختمان فعلي بسيج راه اندازي شد فعاليتهاي ستاد
پشتيباني منسجم تر و با همت بيشتري پيگيري مي گرديد
.
چندين بار با فراخوان
بسيج ، پتوهاي گل آلود و خاكي كه در جبهه هاي نبرد كثيف شده بود توسط كاميون به نراق
وارد شده و زنان قهرمان شهرمان به صورت گروهي و خود جوش در كنار چشمه آصيف آباد (سر
دهنه) آنها را شسته و پس از بسته بندي دوباره به جبهه باز مي گرداندند .

آرامگاه مرحومه بتول حمزه ای
خانم بتول حمزه اي
از خادمين دفاع مقدس كه صحبت هايش پاياني ندارد اظهار داشت :
قسمتي از زندگي روزمره
زنان نراقي در سالهاي جنگ و نبرد در كنار تنورهاي خانگي به پختن نان محلي مي گذشت
. زنان با غيرت شهر نراق با تلاش و زحمت خودشان نان را پخته و بعد خشك مي كردند و پس
از بسته بندي به خطوط جبهه مي فرستادند.

خلاصه كلام فعاليت
هاي فراواني در سالهاي دفاع مقدس توسط زنان و بانوان شهر نراق به وقوع پيوست كه اميد
دارم همه آنها ذخيره قبر و قيامتمان شود و در پيشگاه خداوند باريتعالي شرمنده شهدا
و امام شهدا نشويم.
توضيحات سلحشوران :
مرداد ماه 1367 جنگ
تحميلي به پايان رسيد و دشمنان ناكام نتوانستند خدشه اي به نظام جمهوري اسلامي وارد
كنند لكن خانم بتول حمزه اي دست از فعاليت هاي بي نظير خود بر نداشت و نوع اقداماتش
متفاوت شد . ده ها كار ريز و درشت و عام المنفعه در دستور كار وي قرار گرفت .

نمونه هايي از اهم
فعاليت هاي خانم حمزه اي در راستاي خدمت گذاري به مردم شهر نراق پس از دفاع مقدس بدين
شرح مي باشد :
- مسئول يكي از صندوق
هاي قرض الحسنه وام خانگي
- مسئوليت در صنوق قرض
الحسنه جواد الائمه (ع)
- رابط بهداشت و درمانگاه
شنتيايي شهر نراق
- تهيه جهيزيه براي نو
عروسان كم بضاعت
- تهيه سيسموني براي
فرزندان كم بضاعت
- تهيه اقلام خوراكي
و پوشاك و البسه براي فقرا و افراد بي بضاعت
- ارتباط فعال با بسيج
و فعاليت مستمر در راه اندازي حلقه هاي صالحين
- خادم بقعه متبركه بي
بي زبيده خاتون (س) شهر نراق
- پرستاري و مواظبت از زنان مسن و كم توان
- دوخت و دوز براي هر
نوع خدمات فرهنگي و مذهبي شهر نراق
- شركت در تمام مراسمات
مذهبي و راهپيمايي ها
- مسئول جمع آوري كمك
هاي نقدي براي هيئت محبين الحسين (ع) در بين خواهران
- و................
در يك كلام دست و
پا به خير براي مردم
مادر محترمه ايشان
سركار خانم فاطمه يوسفي فرزند عباس نام داشت كه عمه شهيد والامقام غلامرضا يوسفي فرزند
نوروزعلي و پدر بزرگوارشان آقاي حمزه حمزه
اي فرزند علي بود كه در ساليان گذشته بدرود حيات گفتند و بتول خانم را تنها و داغدار
نمودند.

مرحوم حمزه حمزه ای
شنبه تاريخ
14/10/1392 روز پاياني عمر خانم بتول حمزه اي بود و با مرگ وي غمي جانسوز ، جامعه زنان
شهر نراق را فرا گرفت . مرحومه بتول حمزه اي متولد 1333 بود و طي عمر با بركتش تلاش
داشت رضايت خداوند را جلب نمايد
.

مرحومه کربلایی بتول حمزه ای
خانم سكينه ماندني
كه خود از فعالان ستاد پشتيباني جنگ شهر نراق در سالهاي دفاع مقدس مي باشد با گريه
و فغان اظهار داشت : از شنيدن خبر مرگ بتول خانم حمزه اي غم و غصه وجودم را فرا گرفت
و پاهايم سست گرديد . هر جا بتول بود روحيه و اميد و ايمان نيز آنجا بود .

بتول ، غمخوار همه
بينوايان و مستمندان و جزو اولين كسان حاضر درصحنه فعاليتهاي خيرخواهانه و خداپسندانه
بود .تمام هشت سال دفاع مقدس را در ستاد پشتيباني جنگ كاركرد و كاركرد و كاركرد . اگر
روزي تعداد فالي بافان در حسينيه كم بود غصه دار ميشد كه نكند كوتاهي كنيم و شرمنده
شهدا و رزمندگان شويم .

ما هم بايد مثل رزمنده هاي حاضر در خطوط مقدم جبهه در پشت جبهه
فعال باشيم . خود ش نيز چندين قطعه طلا را از اموال شخصي خود به جبهه ها هديه نمود
. در كل هر جا بتول خانم بود پشت همه گرم بود .

زنان و مردان شهر
نراق در مصيبت از دست دادن اين بانوي مومنه و خدوم خود غمگين شده و با حزن و اندوه
فراوان در مراسم تشييع جنازه اش حضور داشتند.
جنازه اين مومنه نيكو
سرشت و خوش كردار در وادي السلام شهر نراق آرام گرفت
.
روحش شاد
اللـــهم صـــل عـــلی محـــمد و ال محـــمد و عـــجل فرجـــهم

وبلاگ سلحشوران شهر نراق